103167-کتاب رحمت واسعه آیت الله بهجت-گالینگور-واژه پرداز

234,000 تومان

معرفی کتاب

عظمت واقعۀ عاشورا و نمایش بی نظیر فضائل الهی اهل بیت علیهم السلام در مقابل دشمنان خدا و رسول او موجب شد که این رویداد عظیم از جهات گوناگون از دیگر رویدادهای بزرگ عالم متمایز شود؛ مصیبتی که پیش از وقوعش، ملائکۀ الهی و انبیا و اوصیا علیهم السلام در سوگ آن نشستند و پس از وقوع آن نیز ائمۀ هدی علیهم السلام به یادآوری این مصیبت عظمی پرداختند و مجالس عزا برپا کردند. پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام نیز در طول قرن های گذشته، همواره به امامان خویش اقتدا کرده اند و به مناسبت های گوناگون به بیان عظمت مقام و مصائب حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش ـ که از مهم ترین شعائر دین است ـ همت گماشته، در راه اعتلای آن، فداکاری ها کرده اند.

… در این میان، این عشق و ارادت و دلدادگی و توجه به برپایی این شعار بزرگ دینی، در حضرت آیت الله العظمی بهجت نمود بارزی داشت؛ تا آنجا که به هر مناسبتی به ذکر فضائل و مصائب سیدالشهدا علیه السلام و یاران شهیدش می پرداخت. در عمل نیز همواره به برگزاری مراسم عزای آن حضرت اهتمام ویژه ای داشت و روضه هفتگی ایشان سالیان متمادی بدون وقفه ادامه یافت.

مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی بهجت قدس سره با در نظر گرفتن اهمیت ویژه این موضوع، بر آن شد که کتابی با محوریت موضوع حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام و واقعه عظیم عاشورا، برگرفته از گفتار و سیره آن عالم عارف منتشر سازد. این کتاب پس از تلاش فروان، با پشت سرگذاشتن مراحل گوناگونِ گردآوری و تنظیم، با عنوان «رحمت واسعه» به مرحله نشر رسید. کتاب حاضر در سه بخش تنظیم شده است:
١. روایتی کوتاه از سیره و روش آن عالم ربانی: در این بخش به شرحی گذرا از دلدادگی و سر سپردگی آن عالم عارف به ساحت مقدس معصومین و اباعبدالله الحسین علیهم السلام پرداخته شده است.
٢. گزیده ای از بیانات حضرت آیت الله العظمی بهجت قدس سره: این بخش که قسمت عمده کتاب را تشکیل می دهد، در ٩ فصل گردآوری شده است.
3. پرسش ها و پاسخ ها: در این بخش، گزیده ای از پرسش ها و پاسخ هایی از حضرت آیت الله بهجت قدس سره، جمع آوری شده است.

42 عدد در انبار

شناسه محصول: 11-7899-600-978-3 دسته: , برچسب: ,

فراز 1:
در شهر خودش هم غریب بود:
قبل از صادقین و باقرین علیهما السلام، اصلاً از سیدالشهداء سلام الله علیه، علی بن الحسین و حسن بن علی علیهم السلام تعداد نادری روایت نقل شده است. مردم اصلاً کاری به این ها نداشتند. حتی از این بالاتر نقل شده که ابن عباس و حضرت سیدالشهداء با هم بودند، یک نفر آمد از ابن عبا مسئله ای را سؤال کرد. سیدالشهداء علیه السلام جوابش را داد. آن شخص گفت: از تو سؤال نکردم؛ یعنی از ابن عباس سؤال کردم. تا به این درجه از اهل بیت علیهم السلام دور بودند. ابن عباس فرمود: “هذا من معادن العلم” او از معادن علم است، او را با دیگران قیاس مکن!
ص 79

فراز 2:
حداقل آزادمردم باشید:
هنگامی که حضرت سیدالشهداء علیه السلام از اسب بر روی زمین افتاد و لشکر اعداء به خیام حرم هجوم بردند، با زانو مقداری به سوی خیمه رفت و جمعیت را به نبرد با خود دعوت کرد و فرمود:
ای دنباله روان آل ابی سفیان، اگر دین ندارید و از قیامت نمی ترسید، آزاده باشید و اگر عرب هستید… به نژاد خود بازگریدید. من با شما می جنگم و شما با من و بر زنان گناهی نیست.
ص 103فراز 3:
اعترافات معاویه:
روزی امام حسن مجتبی علیه السلام، یک کلمه ای که در نظر آن ها تند بود، به معاویه گفت. در وقت رفتن، معاویه دستور داد یک جایزه خیلی مفصلی به حضرت بدهند. یزید اعتراض کرد: او این حرف را زد در عوض به او این طور جایزه می دهی؟!
گفت: پسرم، به خدا سوگند حق از آنِ ایشان است که ما از آن ها به ناحق گرفته ایم؛ آیا آن ه را بر مرکبی که از خودشان غصب کرده ایم، پشت سر خود سوار نکنیم؟!
ص 126 و 127فراز 4:
توبه هم راهی دارد:
سلیمان بن صرد رئیس آن هایی بود که برای سیدالشهداء علیه السلام نامه نوشته بودند و بعد در کربلا حاضر نشدند، اسمشان را توابین گذاشتند.
نه! به حسب ظاهر، توبه به این نبود. بعد از اسیری دخترهای پیغمبر صل الله علیه و آله، توبه اش به چیست؟ به اینکه ما کشته شویم؟
ص 171 و 172فراز5:
محال است در مملکتی که در آن، جاسوس یا رشوه خوار – که این ها با هم فرقی نمی کنند – و رشوه ده و واسطه رشوه باشد. کسی بگوید برویم اصلاح کنیم. آیا ممکن است در مملکتی که این ها باشند، کسی بگوید برویم اصلاح بکنیم؟! بدتر می کنیم…
بابا ما هم از خودمان باید بترسیم…
بالاخره، ممکن نیست بدون اصلاح نفس کاری پیش برد… همان رفیق نیمه راه خواهیم بود. در وقت وقتش خداحافظی می کنیم باهم.
ص 180 و ص181فراز 6:
یزید درون:
سعد وقاص، پدر عمر سعد، با اینکه از اصحاب شورا بود و با علی علیه السلام بیعت نکرد و از معاویه هم مهم تر بود، وقتی به معاویه رسید گفت: درود بر تو ای پادشاه. معاویه به او اعتراض کرد که چرا امیرالمؤمنین نمی گویی؟ گفت: از این راهی که تو این منصب را به دست آوردی، اگر به من می دادم نمی پذیرفتم!
آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند، ما بالقوه داریم. خیلی به خود مغرور نشویم. این طور نیست که آن ها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت. به خدا پناه می بریم.

فراز 7:
گفتند: یک پت پرستی در هند بوده در دهه عاشورا، نمی دانم نذری داشته یا چه داشته که باید در این دهه، عزادارهای سیدالشهداء علیه السلام را مثلاً مهمانی بکند. البته یک طبقه ای از خانه را منحصر می کرد برای مسلمان ها و می گفت هر طور که خودتان اطعام می کنید و می شویید و هر کاری می کنید، این طبقه تماماً دست شما. شما اطعام بکنید، این هم پول، دیگر با ما کار نداشته باشید… ظاهراً صدهزار روپیه در هر سال خرج این مطلب می کرد. رفقایش در یک سال گفتند: این پول زیاد است، ای را مثلاً نصف بکن…
این شخص در تردید این مطلب که این ها می گویند نصف کن بود که رفت برای افتتاح کارخانه ای که درست می کرده است. همین که داشته تماشا می کرده، قبایش یا لباسش به چرخی که برای کار آورده بودند، گیر می کند و داخل آن آهن ها می رود که دیگر به حسب ظاهر کار از کار گذشته بود. اطرافیان می بینند، گویا کسی این را گرفت و از داخل کارخانه بیرون انداخت. افتاد بیرو، وقتی به او رسیدند، بی خال بود. بعد که به حال آمد گفت: دویست هزار روپیه! گفتند چه شده؟! گفت: من رفته بودم داخل چرخ یک کسی آمد من را گرفت از آنجا انداخت بیرون. گفتم: آقا، تو کی هستی؟ گفت: من همانی هستم که صدهزار روپیه برای عزاداری من پول خرج می کنی…
ص206

وزن

450 گرم

ابعاد

21 × 14 × 4 سانتیمتر

نقد و بررسی‌ها

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.

اولین کسی باشید که دیدگاهی می نویسد “103167-کتاب رحمت واسعه آیت الله بهجت-گالینگور-واژه پرداز”

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *